سلام فاطمه جونم می خوام از این به بعد اگه بشه بیشتر برات بنویسم . البته اگه شما بزاری .اخه تا میام پای لپ تاپ میای از پاهام اویزون میشی و می خای که بغلت کنم . من فقط وقتایی که خوابی میتونم بیام برام مطلب بزارم تازه درسامم هست که این چند وقته حسابی از برنامه هام عقب افتادم . مادر جون میگه همه رو بزار کنار فقط فاطمه رو بچسب امروز می خوام برات از دو تا اتفاق مهم بگم . اولیش که خیلی خیلی هممونو خوشحال کرد دندون های خوشگلت بود که بالاخره از زیر لثه ات پیدا شد . من از شش ماهگی منتظر این مروارید های کوچولو بودم ولی شما در تاریخ 10 فروردین بالاخره با دندون شدی در سن 9 ماه و4 روزگی . مبارکت باشه عزیزم . شما خیلی این چند وقت به خاط...